معینمعین، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره

باران رحمت الهی زندگي ام البنین و رضا

شنیدن اولین بار صدای قلب نی نی کوچولو

هشتم مهرماه با بابارضا و معین کوچولو رفتیم دکتر که برام سونوگرافی نوشت , معین خیلی ذوق داشت همش میخواست ببینه توی دل مامان چه خبره , خلاصه وقتی رفتیم توی اتاق , عزیز دلمم اومد وقتی آقای دکتر صدای قلب فرشته کوچولو رو گذاشت , قیافه معین دیدنی بود , آخه صدای قلبش خیلی خیلی تند میزد معین حسابی تعجب کرده بود , میگفت مامان مگه اون چیکار میکنه چرا اینقدر قلبش تند تند میزنه , چقدر فضوله , عجله داره من و بابارضا هم کلی خندیدیم
8 مهر 1397

اول مهر سال 97

خدايا شكرت      خدايا شكرت      خدايا شكرت     كه باز توفيق همراهي شدن با معين رو توي اول مهر بهم دادي طبق سنوات گذشته اول مهر رو مرخصي گرفتم تا كنار عزيز دلم باشه ، فرشته كوچولو از سه هفته قبل واسه رفتن به مدرسه لحظه شماري ميكرد و همش ميگفت كي مدرسه شروع ميشه ، واسه اول مهر هم گفت اگه نميتوني مرخصي بگيري اشكال نداره من بزرگ شدم ، خودم ميرم ، گفتم بله كه بزرگ شدي ولي من خودم خيلي دوست دارم كه باهت باشم با هم راهي مدرسه شديم و توي مدرسه بلافاصله از من جدا شد و پيش دوستاش رفت و با هم صف بستن و همش توي صف شيطنت مي كردن بعد از زير قرآن رد شدن و به كلاسهاشون رفتن ، منم به...
3 مهر 1397

محرم سال 97 و تعزيه خواني

عزيز دلم از چند روز مونده به محرم ، تمام واقعه تعزيه خواني رو اجرا مي كنه و براي خودش سرگرمه ، از بس كه ميخونه ، من و بابارضا صدامون دراومده و همش ميگيم بسه ديگه اينقدر نخوون ، ميگه دوست دارم ، ديگه نقشي نيست كه براي خودش اجرا نكنه ، حر ، حضرت علي اكبر ، حضرت عباس ، امام حسين . بعضي اوقاتم دست و پا شكسته حضرت قاسم رو اجرا مي كنه ، البته نقش شمر و ... هم با زبون بچگي اش براي خودش اجرا مي كنه كلا توي محرم علاوه بر فوتبال كه يكي از سرگرمي هاي ثابتشه ، تعزيه خواني هم اضافه مي شه واسه فوتبال كه اومده روي ديوار با گچ براي خودش دروازه كشيده و براي خودش تمرين ميكنه اين شوت رو ميخوام بالا سمت راست بزنم ، اين شوت رو ميخوام بالا سمت چپ بزنم و كلي...
1 مهر 1397
1